تا که نامت بر زبان آمد زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت
چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
و انسان هرچه ایمان داشت پای آب و نان گم شد
زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست