آهنگ سفر کرد به فرمان حسین
در کوچۀ کوفه شد غزلخوان حسین
سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
برخیز و کفن بپوش سر تا پا را
تا گریه کنند آن قد و بالا را
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين