جاریست در زلالی این دشت آسمان
با این حساب سهم زمین «هشت آسمان»
جاری استغاثهها ای اشک!
وقت بر گونهها رها شدن است
ای جذبهٔ ذیالحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق است جهانم
پرپر شدید، باغ در این غم عزا گرفت
پرپر شدید و باز دل غنچهها گرفت
ای آفتابی که زمین شد مدفن تو
هفت آسمان راه است تا فهمیدن تو