هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته