تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز