ای بزرگ خاندان آبها
آشنای مهربان آبها
این عطر دلانگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
وعدهای دادهای و راهی دریا شدهای
خوش به حال لب اصغر كه تو سقّا شدهاى