رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود