قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
در آن تاریک، دل میبُرد ماه از عالم بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بیهمتا
عشق تو کوچهگرد کرد مرا
این منِ از همیشه تنهاتر
دنبال چهای؟ ای دل در دام ِ فریب!
از کربوبلا تو را همین نکته نصیب:
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده