به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روایت کردهاند اردیبهشتی میرسد از راه
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود