پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید
در جان وطن بهار امید دمید
مرگ بر تازیانهها
تازیانههای بیامان، به گردههای بیگناه بردگان
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد
بالا گرفت شعلۀ طغیان و
آتش گرفت باغچهای، باغی
همواره نبرد حق و باطل برپاست
هر روز برای مسلمین عاشوراست