امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد