ببین که گرفتار و دلخونم
ببین بیپناه و پریشونم
ببخش آقا خیلی پشیمونم
پشیمونم
چطور آروم بگیرم، دل تو رو شکستم
دل سکینه لرزید، وقتی که راهو بستم
حالا که هستم اسیر تو شدم آزاد حسین جان
مادرت زهرا شفیعم شد نجاتم داد حسین جان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چیه دلیل اشک و آه تو؟
چرا به زمینه نگاه تو؟
بیا که بودم چشم به راه تو
غریبم من
عجب سعادتیه، تو راه حق فدا شی
همیشه سربلندی، اگه حسینی باشی
میشی آزاد از تعلقها، دیگه خدایی میشی
وقتی که توبهت بشه مقبول کرببلایی میشی