تو کوفه پریشون و آواره
ندارم آقاجون دیگه چاره
چشای من از غصه خونباره
نیا کوفه
از غربت خودم نیست، این اشک و آه و ناله
خونه دلم برای، ششماهه و سهساله
آخه ششماهه، تو قحط آب، چطور طاقت بیاره
اینا بیرحمن، نمیفهمن، تاب عطش نداره
تو کوفه پریشون و آواره
ندارم آقاجون دیگه چاره
چشای من از غصه خونباره
نیا کوفه
از غربت خودم نیست، این اشک و آه و ناله
خونه دلم برای، ششماهه و سهساله
آخه ششماهه، تو قحط آب، چطور طاقت بیاره
اینا بیرحمن، نمیفهمن، تاب عطش نداره