شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

آفتاب حُسن

محمد است و علی‌ست آری؛ به خُلق و خَلق و به قد و قامت
چو سر زند آفتاب حُسنش، به پا کند در دلم قیامت

چه محشر است این بلند بالا! دل حسین است و جان لیلا
کجاست شبه پیمبر الّا علی اکبر؟... سرش سلامت...

به برق شمشیر این شهنشه کدام رزمنده می‌برد رَه؟
به ضرب شصتش تبارک‌اللَه! چه با شجاعت چه با صلابت!...

خدا کند روسفید باشد، پسر اگر شد رشید باشد
ولادتش روز عید باشد، شده دعای حسین اجابت

علی اکبر جوان که باشد، شبیه او در جهان که باشد؟
خدا کند دیده‌ای نباشد، نکرده روی تو را زیارت

تو را که زیبایی تمامی، نمی‌شناسیم جز به نامی
تو را که بالاتر از کلامی، چگونه شعرم کند روایت؟