شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

وصیّت‌نامه‌ای بفرست

همیشه خاک پای همسفرهاست
سرش بر شانۀ خونین‌جگرهاست
به دنبال دلم دیگر نگردید
دلم از ایل مفقودالاثرهاست

برای من که بال و پر ندارم
که غیر از چشم‌های تر ندارم
وصیّت‌نامه‌ای بفرست و عکسی
که چشم از چشم‌هایت برندارم