شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

وعدهٔ خدا

ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بی‌تو غروب می‌شود این روزها هنوز

اما هنوز چشمِ جهانی به راه توست
این جمعه آه می‌رسی از راه یا هنوز...؟

با اشتیاق رؤیت تو رو به آسمان
هر چشم، خیره است ولی ابرها هنوز...

باران پاک رحمتی و خاک می‌کشد
هر لحظه انتظار نزول تو را هنوز

تو وعدهٔ خدایی و جاری‌ست یاد تو
در خواهش مکرّر هر «ربنا» هنوز

در انتظار جمعهٔ تو ندبه می‌کند
ناحیهٔ مقدسهٔ کربلا هنوز...