علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين