خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم