خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم