در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است
باز درهای عنایت همه باز است امشب
شب قدر است و شب راز و نیاز است امشب
باز دل، چلّهنشین حرمِ راز شدهست
مرغ شب، با نفس صبح همآواز شدهست
باز هم آب بهانه شد و یادت کردم
یادت افتادم و با گریه عبادت کردم
چند روزیست فقط ابر بهاری شب و روز
ابر گریانی و جز اشک نداری شب و روز