نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
صدای بال ملائک ز دور میآید
مسافری مگر از شهر نور میآید؟
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را