میمیرم از دلشورههای اربعینی
از حسرت و دلتنگی و غربتنشینی
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
دارد به دل صلابت کوه شکیب را
از لحظهای که بوسه زده زخم سیب را
قرآن بخوان از روی نیزه دلبرانه
یاسین و الرّحمان بخوان پیغمبرانه
با سر رسیدهای! بگو از پیکری كه نیست
از مصحف ورقورق و پرپری كه نیست