تو آن عاشقترین مردی که در تاریخ میگویند
تو آن انسانِ نایابی که با فانوس میجویند
بوی گل از سپیده میآید
اشک شوقم ز دیده میآید
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
ای همه خلق جهان، شاهد یکتایی تو
دل ما، بیتِ الهی ز دلآرایی تو
«والشّمس» چیست؟ جلوهٔ روی تو یا حسین
«واللّیل» آیتیست ز موی تو یا حسین
آن شب که باغ حال و هوای دعا گرفت
هر شاخهای قنوت برای خدا گرفت
ای گردش چشمان تو سرچشمهٔ هستی
ما محو تو هستیم، تو حیران که هستی