مسلم شهید شد وَ تو خواندی حمیده را
مرهم نهادی آن جگر داغدیده را
اسلام جز به مهر تو جانی به تن نداشت
عصمت به غیر نام خدیجه سخن نداشت
سجادهٔ اشک تو به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
خورشید به خون نشستهام، آه! رسید
آهِ منِ دلشکسته تا ماه رسید
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته