ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!
رفتم من و، هوای تو از سر نمیرود
داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمیرود