هميشه بازی دنيا همين نمیماند
بساط غصب در آن سرزمين نمیماند
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
حاجیان آمدند با تعظیم
شاکر از رحمت خدای رحیم
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی