رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود