فکر کردی که نمانده دل و... دلسوزی نیست؟
یا در این قوم به جز دغدغهٔ روزی نیست؟
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود