ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند