در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشتهای!
سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشتهای؟
با بستن سربند تو آرام شدند
در جادۀ عشق، خوشسرانجام شدند
برداشت به امیّد تو ساک سفرش را
ناگفتهترین خاطرۀ دور و برش را
هی چشم به فردای زمین میدوزی
افتاد سرت به پای این پیروزی