وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش