خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است