جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر