ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
بهارِ آمدنت میبرد زمستان را
بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست
اقرار میکنم که دلم سر به راه نیست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
آرامش موّاج دریا چشمهایش
دور از تعلقهای دنیا چشمهایش