تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد