میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد