شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر