شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد