ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی
همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید