شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها