فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها