بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد