برای من دو چشم تر بگیرید
سراغ از یک دل پرپر بگیرید
سری بر شانۀ هم میگذاریم
دل خود را به غمها میسپاریم
شکسته، ارغوانی مینویسم
به یاد لالههای بیسر باغ
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
تمام همهمهها غرق در سکوت شدند
خروش گریۀ او شهر را تکان میداد