ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی
همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی
صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت