هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران