چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو