هنوز از جبهه میآید نسیم آشنای تو
خیالانگیز و رؤیایی عروج تا خدای تو
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست
تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست
از دید ما هر چند مشتی استخوان هستید
خونید و در رگهای این دنیا روان هستید
خاموشی تو رنگ فراموش شدن نیست
در ولولۀ نام تو خاموش شدن نیست