دوباره سرخه تموم دفترم
داره خون از چشای قلم میاد
شکوه تاج ایمان بر سر ماست
شجاعت قطرهای از باور ماست
هنوز از جبهه میآید نسیم آشنای تو
خیالانگیز و رؤیایی عروج تا خدای تو
زبان به مدح گشودن اگرچه آسان نیست
تو راست آن همه خوبی که جای کتمان نیست
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
خاموشی تو رنگ فراموش شدن نیست
در ولولۀ نام تو خاموش شدن نیست