نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی