غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين